شنبه 1 دی 1403

 

سیمای شهر و شهروند در حکومت مهدوی
شهر در تفسیر معنای ظهور موعود، تجلی خلاقیت است، بدین معنا که بر اساس متون اسلامی، تشکیل حکومت منجی در آخرالزمان، منجر به ایجاد حکومت جهانی و حذف مرزهای جغرافیایی می‌شود و زمینه تشکیل مدینه (شهر) فاضله را فراهم می‌کند که عدالت، خلاقیت و اخلاق از شاخصه‌های آن است.
به گزارش خبرنگار ایمنا، امسال میلاد مسعود و فرخنده امام زمان(عج) در فضای خانه که کوچکترین و اولین واحد از فضاهای شهری است برگزار می‌شود. در این شرایط مهم‌تر از هر چیز توجه به اندیشه امام زمانی (عج) و معنای ظهور است؛ توضیح آنکه، هر چند جشن این رویداد بزرگ در فضاهای کوچک‌تری برگزار می‌شود، اما کوچکی فضا، سبب کوچک شدن اندیشه آن حضرت نمی‌شود، ولی این اندیشه از فراموشی آسیب می‌بیند.

کرونا و شیوه جدید ارتباطات شهروندی
شهرها و شهروندان در دوران شیوع کرونا، فضای جدیدی از ارتباطات درون‌شهری و بین شهری را تجربه کردند، در این ایام ارتباطات شهری محدود و بیشتر با استفاده از فضاهای مجازی برقرار می‌شود، اما امر معنوی و معنای وسیع ظهور که موضوعی درونی و از مکنونات قلبی است و شهر را به سمت امور مذهبی هدایت می‌کند، در اثر محدودیت ارتباطات، محدود نمی‌شود.

شهر در تفسیر معنای ظهور موعود، تجلی خلاقیت است، بدین معنا که بر اساس متون اسلامی، تشکیل حکومت منجی در آخرالزمان، منجر به ایجاد حکومت جهانی و حذف مرزهای جغرافیایی می‌شود و زمینه تشکیل مدینه (شهر) فاضله را فراهم می‌کند که عدالت، خلاقیت و اخلاق از شاخصه‌های آن است و در طولانی مدت منجر به تشکیل شهر عادله خواهد شد.

شیوع کرونا، فردگرایی شهری را به حاشیه می‌برد
این در حالیست که شهرها پیش از شیوع ویروس کرونا به سمت مدرنیسم فردی و مصرف‌گرایی ناشی از تفکر سرمایه‌داری محض گرایش داشت و فرد در مفهوم بیرونی شهروند بود، اما در امر درونی یک انسان با بیماری‌ها و گرفتاری‌های فردی و ذاتی بود که به سوی ایزوله شدن و فردگرایی ناشی از تفکرات تحمیلی و فشار رسانه‌ایی سوق پیدا می‌کرد.

جورج زیمل در مقاله کلانشهر و حیات ذهنی عنوان می‌کند که فرد در شهر زیر فشار نیروهای مختلفی قرار می گیرد که در وی احساس نامطبوعی ایجاد می‌کند و او را به گوشه‌ای رانده و سبب می‌شود از دیگران فاصله بگیرد؛ بدین ترتیب فردگرایی در کلانشهر مدرن به یک منبع اصلی برای فرایند تمایزگذاری اجتماعی تبدیل شده و می‌تواند هویت‌های شهری متعددی ایجاد کند. این هویت شهری ایجاد شده همواره دارای کمبودهای مختلف است که اساسی‌ترین آن‌ها، کمبود معنویت است که البته در فرایند رفاه‌زدگی کمتر دیده می‌شود و جشن و پارتی و خوش‌گذرانی جای آن را می‌گیرد، اما پرسش این است که آیا فطرت انسان در این شرایط اغنا می‌شود؟ ظهور مکاتب مختلف عرفانی مشخص می‌کند که پاسخ این سوال منفی است.

به عقیده آگوستین در مفهوم شهر خدا، سعی بر تحصیل امر قدسی است که در تقابل با موضوع غیر قدسی قرار دارد. خداوند سرچشمه خلاّق و نامحدود هستی است که تمام عالم، جلوه‌ها و نشانه‌های اوست. کسی که خدا را بشناسد و آیاتش را در کتاب آفرینش مطالعه کند، هر پدیده‌ای را بسان روزنه‌ای به سوی بی‌نهایت خواهد دید. هر ذرّه‌ای در نظر او گنجینه بی‌پایانی است که تا ابد برای الهام بخشی و کشف حقایق قابل بهره‌گیری است.

روانشناسان، خلاقیّت را الهام و نوعی کشف فوق‌العاده می‌دانند، اندیشه‌ای که به اصل دانایی و خلاقیّت پیوند یابد، به جریانی سرشار و پیوسته از خلاقیّت و کشف تبدیل می‌شود که هیچ گاه تهی نمی‌شود و پایان نمی‌پذیرد. خداوند نامحدود است و جلوه‌های او نیز بی‌انتهاست، از این رو، خداشناسی، یعنی سیر در این جلوه و تجلیّات بی‌کران و کسی که او را بشناسد، هر روز و بلکه هر لحظه، پروردگار را باجلوه‌ای تازه و نمودی نو مشاهده می‌کند و می‌شناسد: ﴿کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ﴾[۲۲]. با این تجارب خداشناسانه، انسان این توانایی را پیدا می‌کند که هر روز و حتّی هر لحظه جهان را از منظری نو ببیند و به همه چیز نگاهی نو بیندازد. عالم برای شخص خداشناس همواره تازه است. حتی تکراری‌ترین امور جهان نیز نو و دست نخورده است و تازگی‌هایی برای کشف کردن و شناختن دارد، زیرا خلّاق هستی‌بخش خود را در آفرینش نموده است و عالم سراسر آیات و نشانه‌ها و جلوه‌های او و کلماتی است که او برای معرّفی کردن خود آورده است و کلمات او نیز بی‌انتهاست: ﴿قُل لَّوْ کَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِّکَلِمَاتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَن تَنفَدَ کَلِمَاتُ رَبِّی وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا﴾.

از سوی دیگر چالش امر یقینی و تحقق یقین در مراتب مختلف آن، برای شهروند مدرن و گرفتار در مصرف‌گرایی ناشی از سرمایه‌داری است که امروزه در موضوعات مختلف از جمله شیوع ویروس کرونا، در قالب توکل کردن نمود پیدا می‌کند. مراتب بالای توکّل به تفویض تعبیر می‌شود. تفاوت توکّل و تفویض این است که در توکّل فرد کار خود را به خداوند می‌سپارد، امّا در تفویض، اساساً شخص کاری را برای خود نمی‌داند، بلکه همه امور را در دست خدا می‌داند و تمام تکیه او به خداوند است؛ زیرا کار او، نیروی او و نتیجه‌ای که از این کار حاصل می‌شود، همه از خدا به سوی خداوند است.

انسان متوکّل بر سر سفره توفیق و فیض پروردگار نشسته است و هم از این رو، کارها در نهایت اتّفاق و استحکام پیش می رود: «کسی که کارش را به خداوند تفویض کرد، آنها را محکم کرده است.» البته توکّل و پیوند با قدرت الهی برای کامیابی و موفقیت در دنیا اموری را به همراهی می‌طلبد مانند صبر که قرآن کریم می فرماید: ﴿الَّذِینَ صَبَرُواْ وَعَلَی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ﴾، کسانی که بردباری پیشه کرده و توکّل ورزیدند. در این آیه، صبر و توکّل مکمّل هم و در کنار یکدیگر معرّفی شده‌اند. توکّل و صبر، در آمادگی یافتن برای دست‌یابی به نتیجه دلخواه نقش مؤثّری دارند. شخص متوکّل، با این که اهداف بسیار بزرگی دارد، امّا خودداری نفس را از دست نمی‌دهد و دچار حرص و ولع نمی‌شود، بلکه کاملاً آرام و مطمئن به پیش می‌رود و منتظر دریافت نیرو و سرانجام نتیجه زحمات و تلاش‌های خویش از سوی خداوند است.

مفهوم صبر، بردباری و تحمل طاعت و بندگی در دشواری‌ها و رنج‌هایی است که در زندگی پیش می آید. صبر، دوران کمین کردن و آرام گرفتن زندگی برای آغاز تغییر و کوشش و کامیابی است. به فرموده امام علی(ع): «مطمئناً سیه روزی‌ها پایانی ندارد که ناگزیر به آن می‌رسند، پس وقتی که بر یکی از شما دشواری و گرفتاری حکم شود، باید آن را بپذیرید و بردباری کنید تا بگذرد. به راستی که چاره‌اندیشی در آن هنگام، موجب افزایش ناخوشایندی و رنج می‌شود.»

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «نشانه فرد بردبار سه چیز است، اول اینکه از عمل کسل و سست نمی‌شود؛ دوم اینکه، افسرده نیست و سوم اینکه، از پروردگارش شکایت نمی‌کند.» صبور کسی است که درگرداب بلا و فاجعه افتاده و در مرحله آزموده شدن است. از این رو، بسیار عادی عمل می‌کند، امّا منتظر است و نیروی خود را متمرکز می‌کند تا در موقع رو به افول نهادن مشکلات بر آن‌ها بتازد. آنچه برای صبر اهمیّت دارد دوراندیشی است که به حفظ نیرو و سرزندگی و آمادگی عملی می‌انجامد؛ زیرا «همراه با بردباری دوراندیشی تقویت می‌شود».

آنچه مشخص است امروزه تحقق امر قدسی در شهر به معنی تجلی معنویت است و تجلی معنویت، بدون شک در مفهوم ظهور معنا می‌گیرد که شهروند فردگرا را در تحقق امر قدسیِ فضاهای شهری، اعم از خانه یا فضاهای مجازی، می‌تواند یاری رساند و باعث رهایی از فردگرایی شهروند گرفتار در مدرنیسم باشد. شهروند قدسی و معنویت‌گرا در مقابل شهروند محصول مدرنیسم قرار دارد، این شهروند زمینه تجلی امر خلاق و شهر خلاق را که از ارکان ظهور است فراهم می‌کند، لذا باید از ظرفیت ظهور و امر معنوی ناشی از آن که در تفکر شیعی به خوبی تبیین شده است، برای برون‌رفت از چالش‌های زندگی مدرن استفاده شود. شهروند تربیت شده مکتب معنوی، به دنبال حرکت از فردگرایی مادی به سمت جمع‌گرایی معنوی و قدسی است، بنابراین شهروند امروز بیشتر از هر دوره‌ایی نیازمند ظهور است.

مقاله از: حامد اخگر، دکترای شهرسازی